جدول جو
جدول جو

معنی ابن ابی اصیبعه - جستجوی لغت در جدول جو

ابن ابی اصیبعه(اِ نُ اَ اُ صَ بِ عَ)
موفق الدین ابوالعباس احمد بن قاسم بن خلیفه سعدی خزرجی طبیب (600-668 ه. ق.). جد او در سال 596 به دمشق آمده و موفق الدین در این شهر متولد شده است. قسمتی از شرح حال او از آنچه در ضمن تراجم معاصرین خود گفته استفاده میشود. خاندان اوخاندانی طبی بوده و از آنروی بدین علم طبعاً رغبت داشته و بوسیلۀ پدر و عم با اطبای بزرگ مراوده و آمیزش کرده و در آغاز نزد یعقوب بن صقلاب در دمشق به آموختن طب شروع و همراه او در عسکر معظم ببود و از دانش وی بهره ها برد آنگاه در دمشق متوطن گشت و از ابن دخوار تعلیم گرفت و بخدمت بیمارستان بزرگ دمشق منصوب و سپس معلم طب شد و در زمان غیرمعلومی از دمشق به مصر مهاجرت کرد و به سمت کحالی بیمارستان ناصری منتخب گشت. و پس از آن طبیب مخصوص امیر عزالدین ایدمر گردیده به شام رفت و بدانجا درگذشت. از اطبای معروف آن زمان عبداللطیف و ابن بیطار است که ابن ابی اصیبعه با آنها مصاحبت داشته و علم نباتات را از ابن بیطار فراگرفته است. ابن ابی اصیبعه را کتابی در تاریخ اطباست موسوم به عیون الانباء فی طبقات الاطباء و آن را به نام وزیر ابوالحسن بن غزال سامری تألیف کرده مشتمل بر پانزده فصل و علاوه بر اطبای یونان و ملل دیگر ترجمه احوال چهارصد طبیب عربی یا آنان که علم طب به زبان عربی نوشته اند کرده است و این کتاب بهترین تراجم اطباست
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اِ نُ اَ اُ صَ بِ عَ)
رشیدالدین علی بن خلیفه بن یونس بن ابی القاسم خزرجی. او در سال 616 ه. ق. به سن 37 سالگی درگذشته است. بفارسی شعر میگفته و خرقۀ تصوف ازصدرالدین حویه پوشیده. در ادب و حکمت و طب و ریاضیات و موسیقی استاد بوده. (وافی بالوفیات از روضات)
لغت نامه دهخدا